اسب آبی

گاه نوشت های یک دختر برای خودش....

آخرین امیدمو ازم نگیر...

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۲ ب.ظ

با موبایل با هام تماس گرفته بود خبر قبولیمو بده ولی من خوشال نشدم...متاسفانه تو هاید کـردن احساسم خیلی بدم...اونم گفت خواب بودی ؟ گفتم نه...ممنون و قطع کـردم...

من هنوزم امیدم به اینجاست...بزار اینجا بمونم...مث همیشه منو تو آخرین لجظه سورپـرایز کـن...بزار این دومین معجزه این تابستون ک وعده شو دادی باشه...منو تا آخر عمر مدیون خودت کن....



۹۶/۰۵/۰۴
Lady T...